فقط اسمی به جا مانده ، از آنچه بودم و هستم
دلم چون دفترم خالی ، قلم خشکیده در دستم
گره افتاده در کارم ، به خود کرده گرفتارم
به جز در خود فرو رفتن چه راهی پیش رو دارم ؟
رفیقان یک به یک رفتند ، مرا با خود رها کردند
همه خود درد من بودند ، گمان کردم که همدردند
ادامه مطلب ...